به خود آ

ما انسانها خلقیات عجیب و غریبی داریم. وقتی می خواهیم با یک انسان دیگه دیدار کنیم، کسی که مثل خودمونه، هم شأن ما آفریده شده، نه بالاتر از ماست و نه پست تر از ما، بسته به موقعیت طرف مقابل و با توجه به انتظاراتی که از کل اون ملاقات داریم، به خودمون می رسیم. مثلاً برای یک قرار عاشقانه گذشته از اون مدت زمان طولانی که جلوی آینه می گذرونیم برای آراستن خودمون، از قبل هم کلی وقت و انرژی صرف می کنیم که چی بپوشم؟ چی بگم که خوشایند معشوقم باشه؟ چطوری رفتار کنم که در نظر معشوقم مطلوب تر باشم؟ و و و

البته تمام این جریان برمیگرده به این اصل که انسان نیازمند آفریده شده و صد البته که یکی از اصلی ترین نیازهای انسان و قطعاً بی ارزش ترین نیازهای ما، نیاز به انرژی ستایشیه. یعنی اینکه هر قدر بیشتر ازمون تعریف و تمجید بشه، بیشتر تلاش می کنیم و سعی می کنیم بهتر باشیم.

ولی ما، همین آدمهای اشرف مخلوقات، موقعی که می خواهیم با خدایی که ما رو آفریده صحبت کنیم، خدایی که ما رو به بهترین وجه ممکن تشویق کرد و بابت خلق ما به خودش تبریک گفت، چه آدابی رو رعایت می کنیم؟ منظورم از صحبت با خدا صرفاً نماز خوندن و قرائت قرآن نیست. هر کسی با توجه به شرایط خودش یه جور خاصی با خدا راز و نیاز می کنه. ولی انصافاً این راز و نیازها تو چه موقعیتهایی هستن؟ بیشتر اون مواقعی یاد خدا می کنیم که یه خواسته ای داریم. وقتایی که حاجت داریم. مواقعی که در اوج نیازمندیمون هستیم یاد خدا می کنیم. اونم تو چه شرایطی؟ داریم وسط خیابون راه میریم، تند تند و آشفته و تو دلمون با خدا حرف می زنیم. یه هو با صدای بوق یه ماشین به خودمون می آییم و یه ناسزا هم نثار اون راننده می کنیم، بعد به ادامهء راز و نیازمون با خدا می رسیم. انگار نه انگار که تو محضر خدا بودیم. حالا نگیم همیشه به این بدی، ولی بی تعارف اکثراً این طوری هستیم. خیلی خوبه اگه همونطور که برای کارهای این دنیا تلاش می کنیم، وقت می گذاریم و انرژی مصرف می کنیم، یه نظری هم به بعد از این دنیا داشته باشیم. همیشه حواسمون باشه که از چه وجود مهربون و بزرگی آفریده شدیم که حتی نمی تونیم توصیفش کنیم. بماند که کجاها و برای چه کارهایی می گیم ((به خدا))، ((تو رو خدا)) و وجود خدا رو با چه چیزهای پیش پا افتاده ای ... ( این جمله رو نمی دونم چطور تموم کنم، خودتون هر طور دوست دارید تمومش کنید.) 

کاش یه بار قبل از اینکه بگیم خدا، به خودمون آمده باشیم.


شنبه 9 بهمن 1389