دانشجو و رسانه ....... رسانه و دانشجو

دیشب برنامهء خبری و البته صادقانهء 20:30 گزارشی از دیدار دانشجویان با یک آقایی که مسئول نمی دانم چی چیه هدفمند سازی یارانه ها بود، پخش کرد. ( که البته مهم نیست. )

مهم این است: دانشجویانی که در این نشست حضور داشتند اصلاً شبیه دانشجویانی که در سطح شهر دیده می شوند، نبودند. یعنی هیچ شباهتی به دانشجو جماعت نداشتند. گروه نسوانی که در تی. وی دیدیم همه سیاه پوش بودند، یعنی چادر بر سر داشتند و رجلان هیچکدام در عمرشان از ژیلت و ریش تراش بهره نجسته بودند. حالا من نمی دانم که اینها دانشجویان کدام مملکت بودند، البته فارسی صحبت می کردند. یا شاید هم دانشجوی دانشگاههایی بودند که به آنها حوزهء علمیه اطلاق میشود. دانشجویانی که معمولاً ما در سطح شهر رؤیت می کنیم که یک شکل و رنگ دیگریند. ترتیب و آدابشان با اینها متفاوت است. حرف "ه" را غلیظ تلفظ نمی کنند. دخترهایشان آرایش می کنند و پسرها غالباً ابروهایشان را فقط اندکی مرتب می نمایند. و البته که با هم جزوه تبادل می کنند. اینها که من دیشب دیدم نهایتش مسیر نماز جمعه رفتنشان یکی است. ولی آن دانشجویانی که در تی. وی نمی بینیم مسیر دانشگاهشان خیلی وقتها یکی میشود. و و و

پی نوشت: به نظر میرسه که من هروقت افتخار تماشای رسانهء ملی رو دارم بعدش یه پست در موردش می‌نویسم.


سه‌شنبه 4 آبان 1389